آئینه
تلفظ: ā’ine
(= آیینه و آینه) سطح صاف و صیقل یافته شیشهای یا فلزی که تصویر را منعکس میکند؛ (به مجاز) (در تصوف) دل عارف که حقایق در آن منعکس میشود ؛ (در قدیم) (در موسیقی ایرانی) نوعی طبل یا زنگ که از پشت فیل معمولاً در جنگ به صدا در میآوردهاند .
نامهای هم آوا:
- آئین
- آشنا
- آمنا
- آمنه
- آمین
- آنا
- آنوش
- آنوشا
- آنیه
- آیشن
- آیشین
- آیما
- آینا
- آینام
- آینه
- آینوش
- آیین
- آیینه
- اَمان
- امین
- امینا
- امینه
- اَنوش
- اَنوشا
- انوشه
آبان آئین
ارسال نظر
آخرين وبلاگها