نامدار
تلفظ: nām dār
(به مجاز) دارای آوازه و شهرت بسیار ، مشهور ، معروف ؛ (در قدیم) (به مجاز) بزرگ ، بزرگوار ، پهلوان ؛ (در قدیم) (به مجاز) نفیس ، قیمتی ؛ گزیده ، گزین ، بسیار خوب ؛ (در اعلام) نام دستور [وزیر] بزرگ یزد در زمان بازدید جکسون از یزد [البته هنگام این بازدید وی در هند بوده] و آتش ورهرام یزد نزدیک خانهی او بوده است .
نامهای هم آوا:
نامور نامجو
ارسال نظر
آخرين وبلاگها